سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و شهادت حضرت قاسم علیه‌السلام

شاعر : قاسم نعمتی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل مثنوی

دست بر سینه همه مهمان قاسم می‌شویم            دیده گـریان، سائلِ احسان قاسم می‌شویم

سفـره‌دارِ امـشبِ ما شد کـریم ابن کـریم            ریزه‌خوارِ لطفِ بی‌پـایانِ قاسم می‌شویم


هر زمانی که دلِ ما می‌شود تنگِ حسن            با نگـاهی زائرِ چـشـمان قـاسم می‌شویم

سیـنه چاکانِ حـسن خـرجِ عـلـیِ اکـبرند            پس حسینی‌ها همه قـربانِ قاسم می‌شویم

روزِ فـتحِ مـکـه با سـربـندِ سـبزِ یاحسن            ما همه رزمـنـدۀ گـردانِ قـاسم می‌شـویم

چند تا ایوان طلا سازیم در صحنِ بقـیع            ما گـدایِ گـوشـۀ ایـوانِ قـاسـم می‌شـویم

سِرِّ بابُ القـاسـم کـربـبلا دانـید چـیست؟            روز محشر دست بر دامانِ قاسم می‌شویم

جملۀ «الموت اهلی من عسل» توحیدِ ماست            والـه ودلـدادۀ ایــمـانِ قــاسـم مـی‌شـویـم

ماهِ خـیمه بود، اما چهره‌اش تغـییر کرد            مثلِ نجمه بی‌سر و سامانِ قاسم می‌شویم

تاکه حرفِ دست و پا گم کرده آید درمیان            یـادِ ارباب و تنِ بی‌جـانِ قـاسم می‌شـویم

چاره سازِ عالـمی بیچاره شد بالا سرش            همچونان فضه که آمد در کـنارِ مادرش

دست وپا می‌زد ولی جان بینِ سینه مانده بود            عالمی را ریخت بر هم ناله‌هایِ آخرش

نقد و بررسی

ابیات زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت‌های معتبر حذف شد، ضمناً موضوع زیر سم اسب ماندن بدن حضرت قاسم اشتباه برداشت از روایت تاریخی است؛ زیرا همانگونه که آیت الله شعرانی در ترجمه نفس المهموم، آیت الله‌ اشراقی در اربعین الحسینیه و محققین مقتل جامع تأکید می‌کنند کسانی همچون علاّمه مجلسی که نوشته‌اند بدن حضرت قاسم پایمال سُم اسب شد، در ترجمه تاریخ الامم والملوک ( تاریخ طبری ) اشتباه کرده‌اند زیرا ضمیر ذکر شده در تاریخ الامم و الملوک به عَمْرُو بْنِ سَعْدِ اَزْدِي برمی‌گردد نه حضرت قاسم؛ زیرا در ادامۀ همین گزارش نوشته شده است اسبها بدن او را پایمال کردند تا مُرد؛ هنگامی که گردوغبار فرو نشست دیدند امام حسین علیه السلام بالای سر قاسم نشسته و قاسم پاهای خود را به زمین می‌کشد. این جمله نشانگر زنده بودن حضرت قاسم است در صورتیکه متن روایت گوید کسی که بدنش پایمال سُم اسبها شد در همان لحظه مُرده است. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



زیرِ سُمِ اسب‌ها با هر نفـس قد می‌کشید            باز می‌شد ذره ذره اسـتخـوانِ پیـکـرش



نعل هایِ کهنه کم کم پیکرش را نرم کرد            پخش می‌شد هرنفس با هرتکان خاکسترش



مثلِ مویش دنده هایش هم گره خورده بهم            هیچ کاری بر نـمی‌آمد ز دست یـاورش